هوای تازه

ساخت وبلاگ
در کلانشهر آدم‌ها به زبان احمد شاملو «همچون کوه‌ها با هم‌اند و تنهایند» و به بیان  جامعه‌شناختی «انبوهۀ تنها». حجم عظیمی از آدمهای بی‌اعتنا؛ پَروَردگان فرهنگ هَنزفری در واگن‌های متراکم مِترو؛ تنهایانی که دیوار به دیوار یکدیگر می‌زیَند، ولی از حال هم بی‌خبرند. برای من، مرگ غریبانۀ حسین پناهی (1335-1383) در آپارتمان کوچک‌اش در تهران و یافتن جسدش سه روز پس از آن، نَما و نمادی از این غربت است.مهاجرت حتی از جنسی به جنس دیگر نیز فرق می‌کند. بر پایۀ این تلقی، مهاجرت برای زنان که در جوامع سنتی آماج تنگناهای فزاینده‌اند، فرصت استثنایی رهایی از قید و بندهایی است که محیط اجتماعی بر دست و پای روح آنان نهاده و جسم‌هایشان را مچاله کرده است. آنان به مهاجرت همچون راهی به رهایی می‌اندیشند. روزنی که از خلال آن می‌توان به افق‌های نو نگریست و از اَشکال متفاوت زیستن سراغ گرفت. در این بین، نفس کشیدن در هوای آگاهی‌های تازه که خاستگاه اصلی آن، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی است قوی‌ترین منبع انگیزش است. در حالی که دلمشغولی زنانْ در وهلۀ نخست تغییر محیط اجتماعی است، علایق مردانه در سپهر مهاجرت، عمدتاً معطوف به یافتن فرصت‌های اقتصادی است تا به میانجی آن، هدف‌های دیگر را نشانه‌ بروَند.مهاجران احوال روان‌شناختی و جامعه‌شناختی یکسانی ندارند. بسته به اینکه از کجا و با چه انگیزه‌ای دل به دریا زده باشند، تجربه‌های روانی و اجتماعی متفاوتی را از سَرمی‌گذرانند. برخی خصایص ولی مشترک است: احساس تنهایی، گم‌گشتگی، بحران هویت و تَقلّا برای دَرآمیختن با جامعۀ میزبان. از یگانگی و آمیختگی (انتگره شدن) تا همسانی و همگونی (اسیمیله شدن) و گاه در مهاجرت‌های درون مرزی، عِصیان در برابر هنجارهای محیط جدید.تغییر الگوی م هوای تازه...
ما را در سایت هوای تازه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : akhare-bazio بازدید : 92 تاريخ : شنبه 9 مهر 1401 ساعت: 7:29

حسین بن علی، همچون هر مصلح اجتماعی دیگری کار آسانی در پیش نداشت. دستگاه عظیم تبلیغات تصویری از یک شورشی و انقلابی از ایشان ساخته بود که بر امام زمان خود (خلیفۀ حاکم) شوریده است و سودای بر هم زدن آرامش و امنیت جامعۀ اسلامی را در سر دارد. این تصویر را ماشینِ تبلیغات نظام سرکوبِ اموی، تولید و شکم‌های انباشته از حرام، شخصیت‌های خو کرده به خودکامگی و اذهان خرافه‌‌زده باور کرده بود. به حسین بن علی وعده‌های وعده‌های بسیار داده شد تا دست از آرمان‌های خود (اصلاح امت جدّم و مبارزه با فساد) بشوید و با رژیم یزید بیعت کند، او ولی بالیدۀ مکتبِ حق و پَروَردۀ دامن‌های پاک بود؛ ازین‌رو پس از بی‌نتیجه ماندن تلاش‌هایش برای نجنگیدن و خلاصی یافتن از دو گانۀ بیعت یا جنگ، مرگِ عزیزانه را بر زندگی ذلیلانه رجحان نهاد و به بشریت آموخت زندگی به هر قیمتی ارزش زیستن ندارد. او مردی بود که به دشمنان خود گفت: اگر دین ندارید، آزاده باشید. یعنی اگر به دینی از ادیان باور ندارید، به اصول اخلاقی پای‌بند باشید و نیز فرزند مردی که یکی از تکان‌دهنده‌ترین سخنان فرهنگ بشری از آنِ اوست. آنجا که در خطبۀ 215 نهج‌البلاغه فرموده است: خدایا! کاری کن که از چیزهای ارزشمندِ زندگی، جانم اولین چیزی باشد که از من می‌گیری [مباد پیش از آنکه جانم را بگیری، انصاف و شرف و عدالت و مروت و جوانمردی و تواضع‌ را از کف داده باشم و از من جز تُفاله‌ای بر جای نمانده باشد]. + نوشته شده در پنجشنبه سوم شهریور ۱۴۰۱ ساعت 8:37 توسط سلمان احمدوند  |  هوای تازه...
ما را در سایت هوای تازه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : akhare-bazio بازدید : 94 تاريخ : شنبه 9 مهر 1401 ساعت: 7:29